سالن مطالعه سه ماهه سوم برای مدیران میانی و ارشد Kaihua Molds درباره جشنواره نیمه پاییز

در 6 سپتامبر، یک روز خوب با آسمان صاف پاییزی و هوای مطبوع.به مناسبت جشنواره نیمه پاییز، Kaihua Molds سالن کتابخوانی سه ماهه سوم را آغاز کرد.

در حال حاضر، علاوه بر پیگیری نهایی فناوری، بهره وری و سرمایه گذاری در توسعه بنگاه ها، نباید قدرت کارکنان را دست کم گرفت.بنابراین، نحوه آموزشکارمندان به اولویت اصلی تبدیل شده است.این جلسه مطالعه بر روی مقاله "وقتی شرکت به افراد تسلا می آید" برای شروع مطالعه و بحث متمرکز شد.

از زمانی که آقای دانل لیانگ Kaihua را تاسیس کرد، سرعت و اشتیاق پایه و اساس هستند.تیم کایهوا تحت تأثیر سبک مدیر عامل، به این باور پایبند است که "همه چیز یکباره درست است".چرخه کوتاه و هزینه رقابتی به مزایای تولید قالب ما تبدیل شده است.تیم کایهوا باید نگرش مثبتی داشته باشد، هدف را هدف قرار دهد، به کارایی توجه کند، غیرممکن ها را انجام دهد، روحیه جنگندگی و ذهنیت رشد داشته باشد.

در این زمان، نور درخشان ماه در آسمان آویزان است و میلیون ها نفر را برای کاوش جذب می کند.اگرچه راه درازی در پیش است، اما با تلاش نسل‌ها، سرانجام این رویا به واقعیت تبدیل شد.اعتقاد بر این است که تیم کایهوا همچنین روح تسلیم ناپذیری را حفظ می کند، برای خود و شرکت ارزش ایجاد می کند و دنیای بهتری را می سازد.

معرفی فرهنگی

پس از اینکه هو یی به خورشید شلیک کرد، بسیاری از مردم او را به عنوان معلم پرستش کردند.مردی به نام پانگ منگ بود که خیانتکار و حریص بود و هو یی را دنبال می کرد.یک روز، پری کوه های کونلون به هو یی یک قرص اکسیر داد.گفته می شود افرادی که از این دارو استفاده می کنند نه تنها می توانند برای همیشه زنده بمانند، بلکه جاودانه شوند.هو یی تمایلی نداشت که به تنهایی جاودانه شود، بنابراین اکسیر را برای نگهداری به همسرش Chang'e داد.

پانگ منگ این را می دانست و می خواست اکسیر هو یی را بدست آورد.در صبح روز 15 اوت قمری، هو یی می خواست شاگردانش را بیرون ببرد، اما پانگ منگ وانمود کرد که بیمار است و ماند.در غروب، پانگ منگ، مسلح به شمشیر، نمی توانست صبر کند تا به خانه هو یی نفوذ کند و چانگ ای را مجبور کند اکسیر را تحویل دهد.پس از چندین دور، پانگ منگ دید که چانگ اکسیر را تحویل نمی‌دهد، پس جعبه‌ها را زیر و رو کرد و همه جا را جستجو کرد.چانگ که دید اکسیر در شرف یافتن است، با عجله جلو رفت، اکسیر را بیرون آورد و قورت داد.

Chang'e اکسیر را خورد، و ناگهان به شکلی بال بال پرواز کرد، بر فراز پنجره، بر فراز حومه شهر پرواز کرد، بالاتر و بالاتر، تمام راه را به سمت ماه پرواز کرد.

هو یی از سفر برگشت، اما همسرش چانگ ای گم شده بود.او با نگرانی از در بیرون رفت، فقط ماه روشنی را در آسمان دید و همسرش در کنار درخت لور ایستاده بود و با محبت به او خیره شده بود.هو یی صدا زد، ناامیدانه دنبال ماه می دوید.اما وقتی سه قدم به جلو تعقیب کرد، ماه سه قدم به عقب رفت و نتوانست به عقب بیفتد.

اهالی روستا خیلی دلتنگ چانگه خوش قلب می شوند، بنابراین غذای مورد علاقه چانگه را در حیاط می گذارند و از راه دور برای او آرزو می کنند.

dsfcds dcfsvfd fdsbfgd fdvgfd nhg vghgn


زمان ارسال: سپتامبر-08-2022